Friday, May 18, 2007

آغاز

سعی دل برکندن از تو
همان فغان زخمه است
در طنین نام های رژاکسا و موچکاب
من این نام ها را انگار که تو هستی
انگار که خود تو هستی
دوست دارم

این شعر کوتاه از پاسترناک و با ترجمه ی زیبای فرشته ساری است. دوست دارم در این شعر به جای رژاکسا و موچکاب، "یاسنایا پولیانا" را بگذارم. این را دیشب به مراد که نوستالژی روسی اش از من هم شدیدتره گفتم

یاسنایا پولیانا محل تولد تولستوی و نیز خانه و ملک اربابی او و قلب تپنده ی ادبیات روس و کعبه ی هنردوستان و صلح جویان پایان قرن نوزدهم است

پاسترناک، تولستوی و یاسنایا پولیانا آغاز غریبی برای خاطرات پروستی است. مثل هر هنردوست و کتاب خوان ایرانی بزرگ شده در دستگاه آموزشی غربی و بزرگ شده در خانواده ای "تحصیلکرده"، نوستالژی های عجیب و غریب روسی و فرانسوی را در خون خودم دارم. به گونه ای این فرهنگ ها را جذب و درونی کرده ایم که وقتی برای یک روس و فرانسوی از این همه شور و شیفتگی صحبت می کنیم نگاه مشکوک و پر ترحمی به ما می اندازند. مثل روزی که با مراد به یک شیرینی فروشی روسی رفتیم و از دیدن شیرینی ناپلئونی به وجد آمده بودیم و تا آخر هم خانم روس از این همه هیجان و سرو صدای ما برای شیرینی ناپلئونی اش چیزی نفهمید

حالا می خواهم شیرینی ناپلئونی را معادل کلوچه های "پتیت مادلن" پروستی بگیرم تا بهانه ی خوبی باشه برای آغاز تارنمای "خاطرات پروستی"

فکر می کنم سال های هفتادوسه- هفتادوچهار بود که با تشویق نیما، "در جستجوی زمان ازدست رفته" ی مارسل پروست را با ترجمه ی زیبای مهدی سحابی شروع کردم. افتخار می کنم که یکی از اندک مردمانی هستم که این اثر زیبا و بی نظیر را تا پایان خوانده اند

روزهای سخت بیماری و خانه نشینی و دوری از میهن دست به دست هم داده اند تا با نشخوار خاطرات گذشته زمان از دست رفته را زنده کنم و در دریایی از رویا ها و خاطرات دور و نزدیک از مکان هایی که درآن ها زیسته ام، بر آن ها گذر کرده ام یا هرگز در آن ها نبوده ام غوطه بزنم

می خواهم در این تارنگار بخش های "نام جاها: نام" و "نام جاها: جا" ی کتاب "زمان از دست رفته" ی زندگی خودم را ورق بزنم و برای پرسش هایی مانند چرا من ایرانی این اندازه درون خودم "غربی" ام و چرا من ایرانی در غرب تا این اندازه ایرانی ام، پرسش های تازه ای بیاورم:

چرا "غرب" و "شرق"؟
چگونه می توان دوگانه ی خانمان برانداز "سنت- مدرنیته" را دور زد؟
"جهانی شدن" یعنی چه و چرا تا این اندازه تب جهانی شدن در بین ایرانی ها بالا گرفته؟
و...

3 comments:

Mehrad said...

bienvenue Tavarish! :)

Somewhere in Between Baba said...

I applaud this question Sia. Its one I often ask myself. I look forward to your insights, especially if you follow up on your Napeloni analogy :)

crocodile said...

Weblog neveshtan ke hich !khAndanash ham farAmoosh shodeh bood! gonAhesh gardane to va kami ham Tolstoy!